Tuesday, December 11, 2012

شعرِ شعار - قسمت سوم



شیرینِ من، فرهاد تو را کجا برده‌اند؟
بی‌ستون را بنزین‌های ملی به سرگیجه کشانده است
تیشه را به تشویش اذهان عمومی برده‌اند
عشق فقری است با توهم قرض‌الحسنه‌های وام‌ها
به بهشت رختخوابی راه باز نمی‌کند
به زندگی ساده‌یی راه باز نمی‌کند
به بچه‌های نسل دیگری راه
شیرین  من، هفت‌پیکر به سیاست سانسور آلوده شده
در این راهِ سنگلاخِ‌سالِ هزار و چهارصد
            سالِ‌دو و هزار و پانصد
                        سالِ...

انقلاب سفیدِ شاه و ملت تا
بیعت سیاه امام و ملت گام برداشت از
چاله تا چاه از
چاه تا قعر از
قعر تا...

شیرینِ من، اشک‌هایت را به تختِ کدام‌شان می‌ریزی؟
پشتِ در ماشینِ گاردِ کدام‌شان جا می‌مانی؟
عروسک پارچه‌یی کدام‌شان نشدی؟

دست‌مایه‌یی غروری نورانی از انرژی هسته‌یی تا
تحریم‌هایی یک پارچه‌یی جهانی از کراوت‌های سبز
عمامه‌های سبز                 رویاهای سبز
آرزوهای...

شیرینِمن، ایستاده‌ام چو شمع
نترسان زِ...

No comments:

Post a Comment