Saturday, March 03, 2012

حقیقت ِ

باید تاریخ را جعل کنیم

باید فروغ فرخزاد بیرون تصادف رانندگی‌اش بخندد و بنویسد

باید جنگی نبوده باشد و بچه‌ها توی کوچه‌های بدون مین جیغ‌های خوشمزه بکشند

باید صبح‌ها آفتاب روی شهرهایی ببارد که ابرهایش دوده‌یی نیستند

باید دیکتاتوری‌ها را با عکس‌های‌شان توی خاطره‌ها خط‌خطی کرد

وقتی می‌شود توی کوچه‌ها قدم زد و دست کسی را گرفت

و با عشق توی چهارچوب دوربین‌ها لبخند زد

باید تاریخ را جعل می‌کردیم

و تصویر مرده‌ها و شکنجه‌ها و زجه‌ها را کنار می‌زدیم

باید شاعرها شعرهای‌شان را بدون سانسور نوشته باشند

و نویسنده‌ها با رمان‌های‌شان پیر می‌شدند

باید طناب را از گردن محمد مختاری باز می‌کردیم و گونه‌هایش را می‌بوسیدیم

و لبخند فقط برای عکس‌های احمد شاملو بود وقتی غم فقط و فقط کمی عشق بود

باید ساقی قهرمان توی میدان آزادی می‌ایستاد و شعرهایش را جیغ می‌کشید

باید به ایرانی‌ها می‌گفتیم چقدر دوست‌شان داریم

باید حقیقت را فریاد می‌کشیدیم و تاریخ جعل می‌شد و هیچ‌کسی هم کشته نمی‌شد.