Wednesday, May 22, 2013

چراغ خرداد ماه




چراغ خرداد ماه
در 105 صفحه
با پرونده‌ای ویژه‌ی درگذشت مرجان اهورایی
منتشر شد

Thursday, May 16, 2013

سرما



ابرهای آویخته بر رصدخانه آویخته به من با چشم‌هایم
حرکت‌هایم آغوش‌هایم نفس‌نفس‌زدن‌هایش
آویخته بر این ابری آسمانِ شب

مرا از خودم شستن
آسوده به کناری آویختن
قدم‌زنان به سراغِ دیگری رفتن

شب در صبح در زمین بر آسمان
آویخته در کناری ماندن
راهروهای زندگی را ندویدن

سوالی نمانده است
اینجا سوالی باقی نمانده است
شب بر غلتک هیچ می‌چرخد بر هیچ

یک نفسِ عمیق
یک نفسِ عمیقم

Thursday, May 09, 2013

عشقِ فائدرا - نمایشنامه‌ای از سارا کین با ترجمه‌ی رامتین شهرزاد





عشق فائدرا
نوشته‌ی سارا کین
جلد نخست از مجموعه آثار سارا کین
ترجمه‌ی رامتین شهرزاد
کانادا، تورنتو، انتشارات گیلگمیشان
اردیبهشت 1392 - بهار 2013 میلادی


Saturday, May 04, 2013

در این پیراهن


نسخه‌ی تصویری ترانه را در این لینک ببینید. لطفاً حتماً ببینید.


گم شدم، در رنگین‌کمان خودمان گم شدم، حالا رنگین‌کمان هم رفته است،
سایه‌ی تو آن را پوشاند، ولی دنیاهایمان به راه‌شان ادامه دادند،
در این پیراهن، می‌توانم تو باشم، می‌توانم کمی، در کنار تو باشم،
در این پیراهن، می‌توانم تو باشم، می‌توانم کمی، در کنار تو باشم،
اینجا یک جراثقیل بود، تمام چیزها را ویران، پایین می‌ریخت، بر جایی‌که ایستاده بودیم،
شب‌ها بیدار می‌ماندم، پِر پِر موتورش را، گوش می‌کردم،
دردی اینجا دارم، بر چهارچوب بدنم، موج می‌گیرد، فلجم می‌کند،
خاری اینجا دارم، بر پهلویم، حالا به حرکت درآمده است، چقدر هم سریع حرکت می‌کند،
و لمس او، باید لمس خواسته می‌شد، باید می‌خواستی، باید تحویل می‌گرفتی،
اما جِیک باید به تو بگویم که دوستت داشتم، هیچ‌وقت عشقم آرام نگرفت،
و حالا هر روز خون می‌ریزم، برای یک سال است، برای یک سال است،
بر باد، یادداشتی برایت فرستادم، تا بخوانی...
نام‌هایمان، آنجا باید بهم برسند، مثل دانه فرو بپاشد...
... به عمق خاک، دفن بشوند، در عمق زمین،
بر باد، تو را می‌شنوم، نامم را می‌خوانی، به صداها دست می‌کشی،
گم شدم،
در رنگین‌کمان خودمان گم شدم، حالا رنگین‌کمان هم رفته است،
در رنگین‌کمان خودمان گم شدم، حالا رنگین‌کمان هم رفته است،
گم شدم.