Tuesday, August 12, 2008

پرنده های شرقی


سردرد ... سردرد امانم را بریده. به خاطر هواست. من خیلی حساسم. خیلی وحشتناک بدجور بدفرم بی ریخت حساسم به هوا. و هوای گرم شرجی چسبناک روی بدنم سر می خورد و آرام نوازشم می کند: به خواب می روم و عصرها بیدار می شوم، سردرد دارم. سرم درد دارد الان



...



مورچه ها چقدر جالبند وقتی فکرش را نمی کنی همه جا هستند. هر روز هوا گرم تر می شود و هر روز به تعداد مورچه ها افزوده می شود. مورچه های اینجا حوصله دارند. خیلی زیاد حوصله دارند. همه ش از جایی به جایی دیگر در حال اسباب کشی هستند. در صف های طولانی چند ده متری. و خسته نمی شوند. نه. اصلا خسته نمی شوند. وقتی هم بیکار باشند می روند با هم می جنگد. همیشه که راه می روی زیر پایت مورچه ها ول می گردند. با یک عالمه کفش دوزک. و انواع حشره ها که درست نمی دانی چی هستند



...



کافی نت ها جاهایی هستند جذاب. پر از پسرهای تر و تازه ی آرایش کرده ی خوشگل و ناز. جاهایی که می شود خوب چشم چرانی کرد. الان یکی شان از در

آمد تو. تمام سیاه پوش. با کلی دستبند و انگشتر و موبایل خاکستری. و چهره یی خوردنی. لیس زدنی. دهنم آب افتاد

...

روباه ها آن طرف حیاط ما زندگی می کردند. یعنی بودند. اولین بار یک روز صبح دیدم شان. می دویدند و چند تا سگ ولگرد دنبالشان. افسر نگهبان خندید که این ها الان دارند می روند فیلم سوپر بازی کنند. بعدها یکی شان لای یک تور گیر کرد و مرده بود. چند روز پیش دو تا بچه روباه کوچیک و ناز و خاکستری توی محوطه بودند. خوردنی. خیلی خوشگل. وحشتناک خوشگل

...

جنون دارم. جنون پیش رفتن. جنون حل شدن. جنون بودن. خودم را خفه می کنم با همه چیز و همه کس. وقتش است بروم مرخصی. سه ماه و چند روز است جنوب هستم. خسته ام. لج کردم با خودم. گفتم تا آخر شهریور. می خواهم ببینم هوا باز هم چه جوری می شود. هوای گرم گیاه های گنده می سازد. گنده و خوشگل و بلند قد. بلند قد و دوست داشتنی

...

آقا گرگه دعوتم کرده برویم تا صبح سر یک تپه زوزه بکشیم. آخه من فقط یک بچه گربه ی کوچولوی خنگ بیشتر نیستم. زوزه کشیدن بلد نیستم. عکسش را گرفتم از اینترنت بگذارم اینجا. حالا نمی شه یک شب تا صبح برویم سر یک تپه میو میو کنیم؟ ساده تره خوب

...

بوس

بوس

بازم

بوس

می دونستی من چقدر لوسم؟

5 comments:

  1. Anonymous8:50 PM

    چرا اینقد از گرگه کم می نویسی؟

    ReplyDelete
  2. حقا که خیلی لوسی نازنازی

    ReplyDelete
  3. Anonymous9:18 AM

    آقا گرگه
    بچه گربه ی کوچولوی خنگ لوس
    دو تا بچه روباه کوچیک و ناز و دوست داشتنی ... خوردنی ... وحشتناک خوشگل
    پسرهای تر و تازه ی آرایش کرده ی خوشگل و ناز
    تمام سیاه پوش ... خوردنی ... لیس زدنی
    مورچه ها با یک عالمه کفش دوزک
    ...
    و من چقدر از همه ی چیزهای خوب خوشم می آید
    "فروغ فرخزاد"
    ...
    سرت چرا درد می کنه؟

    ReplyDelete
  4. Anonymous7:15 AM

    گرگ و گربه ... هر دو که با گاف شروع میشه و گی هم

    به نظر من که اندازه خر حالیم نمیشه گربه بودن و گرگ بودن به یک اندازه حماقته گی بودن اما

    ReplyDelete
  5. Anonymous10:45 AM

    بچه روباها چي شدن؟

    ReplyDelete