Sunday, August 02, 2009

پس این موشولینا کوشند؟


تصویر: نقاشی اختصاصی امیدرضا برای همین پست. ضمنا قبل و هنگام خواندن و بعد از خواندن این متن توصیه می‌شود آهنگ موشولینا کوشند سروده و کار ساسی‌مانکن را مرتب به گوش‌های‌تان سرازیر کنید. این پست در ادامه‌ی جمله‌ی طلایی رها نوشته شده است که گفته است ساسی‌مانکن را به میرحسین ترجیح می‌دهد، من مجبور شدم بگویم موشولینا را به هر دوی‌شان ترجیح می‌دهم... رامتین

یک سری چیزهایی هست که بابا مامان‌های ما هی سعی می‌کنند ما نفهمیم و از بچگی ماها خودشان را جر دادند دم‌گوشی ازشان حرف بزنند و به روی خودشان هم نمی‌آوردند که یک چیزهایی غیرعادی است و ما هم ادا در می‌آوریم که خر هستیم ولی واقعیت که یک چیز دیگری بود، آره. یکی از چیزهای خیلی مهمی که ماها خیلی وقت‌ها پیش ازش غاقل مانده‌ بودیم موضوع مهم و اساسی و حیاتی موشولینا بود که الان به لطف و رحمت الهی یک چیزی است عیان تو مایه‌های آب پاک تهران و هوای مشهد که با روی هم هر کسی را می‌کنند خود خود موشولینا
موشولیناها یک جایی نزدیک‌های بهشت زندگی می‌کنند و قانون اساسی‌شان هم این است که هیچی به تخمت نیست. حالا یک سری آدم‌هایی برداشته‌اند این موضوع را مسخره‌بازی استریتی کرده‌اند و ریش می‌گذارند و ابرو بر می‌دارند و جلوی دوربین می‌روند و فکر می‌کنند ماها هم نشسته‌ایم این‌جا ک‌ون هوا کرده‌ایم فقط هوا بخورد. من همین الان قرص و محکم مشت می‌کوبم روی میز و یک مشت هم می‌کوبم روی سینه تو مایه‌های کینگ‌کانگ و هوار می‌زنم که این‌ها همه‌اش چرت و پرت‌هایی‌ست که مامان باباهای ما و ساسی‌مانکن هی می‌گویند و یکی‌شان را هم باور نکنید که زندگی استریتی است و این چیزهای دیگری که می‌گویند و من حوصله ندارم دانه دانه‌شان را تکرار کنم. فقط یادتان باشد کلا باور نکنید
موشولینا‌ یعنی نشئگی، یعنی همه‌اش چهل و هشت سانت بالای سطح زمین قدم زدن، یعنی ارگاسم بیست و چهار ساعته، یعنی عدم‌باور به هر چرتی که بارت می‌کنند، یعنی شراب سرخ مدهوش کننده و سیگارهای قوی رنگ از رو برنده، یعنی رقصیدن تا ساعت چهار صبح، یعنی خوابیدن توی دست‌های اولین خوش‌تیپ‌ترین ممکن، یعنی به تخمت حواله کردن همه‌ی همه‌ی اراجیف دور و برت، موشولینا یعنی شروین، یعنی پژمان، یعنی رهام، یعنی امیدرضا، یعنی خودم
الان که دارم می‌نویسم هنوز از پرواز دیشب سرم گیج می‌رود و آن پسره‌ی نیمه گ‌ي هم دارد توی گوش‌هایم به انگلیسی فریاد می‌زند به من زنگ بزن به من زنگ بزن و یک سری چیزهای این شکلی و کلا توی هپروت هستم و چیز زیادی هم نمی‌فهمم و فقط می‌خواستم بگویم به کوری چشم همه‌تان من مجبور شدم دو بار توی یک هفته‌ی گذشته سوار هواپیما شوم و مرگ، هنوز زنده‌ام. ناامید شدم از هواپیماهای کشور. خیلی چرت است. یعنی من کلا از پرواز بدم می‌آید و بیست و چهار ساعت بعدش همه چیز همین‌طوری چرخ می‌خورد دور و بر من و من صد درصد می‌شوم خود موشولینا و وقتی موشولینا می‌شوی باید ور بزنی و من الان قوی توی حس وراجی هستم و توی حس قوی س‌ک‌س هستم و کلا ارگاسم هستم و توی هوا می‌پاشم. رفته بودم پیش بر و بچ یک کم جمع‌اند کنند با خاک‌انداز و جارو این‌قدر تشویق‌ام کردند که حالا با موشک کروز هم نمی‌شود من را جمع کرد. طفلک شماها که هی این بلاگ را می‌خوانید. دلم سوخت
حالا این حرف‌ها به کنار. موشولینا‌ها همه‌شان گ‌ی هستند. توی‌شان از این شوخی‌ها و استریت‌ها و چیزهای خنده‌دار مضحک نداریم، این ادا بازی‌ها نداریم. توی آن شعر هم ساسی‌مانکن هی می‌پرسد پس این موشولینا کوشند و منظورش همین ماها هستیم که دیده نمی‌شویم و من هر بار گوش می‌کنم هی خنده‌ام می‌گیرد از نوع شیطانی و می‌گویم خره این‌جا نشستم نمی‌بینی به این کلفتی؟
در راستای این مساله که من وحشتناک احساس می‌کنم که معلم هستم و تجربه دارم و باید همه‌ چیز را هی توضیح بدهم و مثال بزنم، چند مدل موشولینا معرفی می‌کنم و شماها هم لطف کنید توی کامنت‌های‌تان نمونه‌های دیگر را معرفی کنید و اعتراف کنید مدل خودتان را تا وقتی‌که ان‌شاء‌الله بزنیم دایره‌المعار‌ف موشولینا را هم علم کنیم و راست بزنیم وسط آسمان و چیزهای دیگری که مربوط است به مامان باباها و من فعلا تخم ندارم در موردشان ور بزنم
موشولینا فرانسوی. لاغر استخوانی، طوری که کل کمر‌شان کف دست دوست پسرشان جا می‌شود، شب‌ها قبل از خواب می‌شود به جای عدد و گوسفند، دنده‌های‌شان را شمرد. اسموث. قد صد و هفتاد تا صد و نود. موهای لخت قهوه‌یی ریخته روی شانه، هیچ‌وقت شانه نمی‌شود. موهای‌شان یک چیزی است تو مایه‌های مستی وقتی موقع خواب صورت‌ات را توی‌شان مخفی می‌کند و کیپ بغل‌شان می‌کنی. بدن‌شان آب‌نبات، وی هستند، کلا همه چیزشان محشر است و صبح که بیدار می‌شوند خوابآلو در مورد کارل مارکس حرف می‌زنند و فاشیسم و روش‌های مقابله با سوزش چشم هنگام باتوم خوردن در خیابان‌های تهران. از هر چیزی که شروع کنند به حرف زدن، آخرسر کلام‌شان ختم می‌شود به س‌ک‌س، حالا تکی یا اورجی
موشولینا صندلی. موهای تیره و بدن‌های پشمالویی، بدن پر با عضله‌های نرم یا سفت. کلا صندلی هستند و هر جایی یک نفر روی‌شان ولو می‌شود یک جوری خمااااااااااااااار آه می‌کشد و بعد از چند دقیقه نفر روی صندلی زیر عضله‌ها خرت خرت به صدا می‌افتد. وای
موشولینا دخترخاله. آرایش کرده. ابرو نازک. باید شلنگ‌اش بگیری تا ببینی چه شکلی‌ است. کلا خرزر وحشتناک. جلسه‌های سبزی‌پاک کنی حرفه‌یی. آب‌کشی و آبروبری به صورت ویژه اجرا می‌کنند خفن. باهاشان هستی خوش می‌گذرد تا وقتی که هوس می‌کنند تو رو بکنند سوژه. طفلکی. دهن دارند این هوا. ولی خدایا توی س‌ک‌س خدااااااااااااااااااااا هستند. دهنم آب افتاد
موشولینا سگ. یک موجودی است اخم کرده با یک کمربند هفت سانتی و سیبیل یا ته‌ریش که همه‌اش حواس‌اش این است که تو به کسی نگاه نکنی و کسی محل نگذارد به تو. چاقو در جیب حمل می‌کند. دوست پسرهایش همه‌اش کبود هستند و استخوان‌های‌شان نرم است. دوست دارند دوست پسرهای‌شان یک چیزی باشند تو مایه‌های آشپزهای پاریسی و خانه باشد مثل کف دست. نام دیگرشان مرد خانه است
موشولینا منجم مزدور خائن. یک موجود بی‌خاصیتی است که اغلب موارد کچل است و لابد چاق است و از چیزهایی حرف می‌زند که واقعیت ندارند. سیگاری است و الکلی است و شب‌ها فکر می‌کند کاش یکی کنارم بود. توی اینترنت معروف است. توی جیب‌اش پول پیدا می‌شود. میانگین سن چهل و سه سال
موشولینا خالی‌بند. یعنی رامتین یا یک مدل وب‌لاگ‌نویس دیگر. کلا نزدیک شدن بهش مایه‌ی عذاب است. هر چیزی را ممکن است شش تا بگذارد رویش و فردایش توی وب‌لاگ بخوانی. مثلا این را بخوانید. رهام ببین عزیزم من واقعا به تو علاقه دارم. من واقعا دلم برایت می‌سوزد. رهام، بگم توی سینما آزادی سر تماشای خاک آشنای بهمن فرمان‌آرا چی شد، بگم؟ بگم؟ سنداش هم مکتوب الان دستم است ها،‌ بگم؟
پوف. بس‌تان است. بروید سر شعار دادن‌تان و غر زدن و دید زدن‌تان و یادتان باشد موشولیناها جایی نرفته‌اند و همین جاها ولو هستند و دست تکان می‌دهند. ضمنا دعا کنید من سرگیجه‌ی بعد از پروازم خوف شود و عاقل شوم و یک متن متعارف بنویسم. میو با پنجول خشن

3 comments:

  1. واییییی تو چطور این روزها اینقدر خدا شدی آخه؟؟؟


    بوسسسسسسسس
    سلام

    ReplyDelete
  2. Anonymous11:17 PM

    خوب جوجوی توئم این جوری شدم نازززززززززم

    بوسی

    رامتین

    ReplyDelete
  3. اولندش که پست خیلی خیلی توپی بود
    دومندش که موشولینای تصویر شده در نقاشی اول پست به طرز ناجوانمردانه ای کریهه! آخه چرا؟
    سومندش هم بنده مدل موشولینام هیچ کدوم از اینایی که گفتی نیست. در واقع من اصلاً موشولینا نیستم من کله پاک کنینا هستم

    ReplyDelete