چقدر خوب بود یک نفر توی زندگی آدم بود. یک نفر که تو را به خاطر رنگ پوست و خوب بودنات توی سکس نمیخواست. یک نفر که نمیگفت تو کی هستی، از کجا آمدی، خانوادهات کیست، کجای شهر زندگی میکنی، چی پوشیدی، چی کار میکنی، چی فکر میکنی، چی میگویی، چی کار میخواهی میکنی. چقدر خوب بود یک نفر توی زندگی آدم بود، که با آدم دوست بود. بعضیوقتها زنگ میزد بروید بیرون چیزهای ساده نگاه کنید: پرندههایی که در آسمان پرواز میکنند، ابرهایی که همه جا ولو هستند، یک گل کوچک گوشهی خیابان، بچهیی که میخندد. یک نفر که نخواهد چیزی را تفسیر کند، نخواهد چیزی را معنا کند، نخواهد به تو بگوید چی کار کنی، چه کار نکنی. برایت مرز درست نکند. به تو دستور ندهد. بگذارد یک کم نفس بکشی توی شهر. انتظاری از تو نداشته باشد. چقدر خوب بود یک نفر توی زندگی آدم بود
بله
ReplyDeleteرها
فارغ از همه تعهدها
نه نه نه جواد
ReplyDeleteمسئله تعهدها نیستند
مسئله رها بودن نیست
مسئله اینه که چقدر دوستی ها توی چیزهای دیگر گم شدند
مسئله اینه که هر کدام از دوست هایم را که می بنیم از پشت لنزهای گوناگون انواع متعددی از عینک من را نگاه می کنند
مسئله اینه که دوستی دیگه برای کسی مهم نیست
چیزی که مهمه
انبوهی از جزئیات بی اهمیت دیگه است عزیز
بوس
رامتین
قبول
ReplyDeleteمیدونم چی میگی
خب وقتي كه
ReplyDeleteخب وقتي كه آدم همش با بقيه از يك چيزي حرف بزنه اونا هم آدمو به خاطر همون ميخوان. مگر غير از اينه
ReplyDeleteامروز صبح
ReplyDeleteمن با این واقعیت رو به رو بودم
که پنج دقیقه می خواستم فقط و فقط حرف بزنم
و به هیچ کسی
هیچ کسی نمی توانستم زنگ بزنم
و این را نوشتم
ببین ناشناس عزیز
دوستی برای دوستیه
یا دوستی برای مرز درست کردنه؟
کی امروز بود که اگه بهش زنگ می زدم زود شروع به تفسیر حرف های من نمی کرد؟
شروع می کرد به فرمان دادن؟
به چیزی گفتن؟
چرا هیچ کسی نبود که فقط گوش کند و لبخند بزند و هیچی نگوید؟
چرا نبود؟
رامتین
خوشبختانه باید بگم که من این کس رو دارم.کسی که ارزش دوستی رو داره و بهترین و بزرگترین دوست من هست.اون هم احساس من نیست اما بهتر از من به من آشناتر هست.وقتی اون هست همه چیز هست.من با اون انرژی میگیرم.
ReplyDeleteخدا گردانندگان رژیم جمهوری!!! اسلامی رو نابود کنه که وبلاگ منو فیلتر کردن
آن که یافت می نشود آنم آرزوست
ReplyDeleteآره
ReplyDeleteخوبه
بیایید همه از خودمان شروع کنیم.
و گرنه رامتین اینارو تو دل خودشم می تونست بگه.
با بالایی موافقم... مشکل از خودمون اه... نم دونیم هدف مون چیه... برای همین همدیگه رو درک نمی کنیم. توی پوست هم فرو نمی ریم... از پشت این عینک لعنتی خودبینی به همه چیز نگاه می کنیم - نگاه می کنم...
ReplyDeleteرامتین عزیز من حاضرم فقط گوش کنم! هوم؟
ReplyDeleteمرسی
ReplyDeleteجواد
مرسی
رامتین
یک همچین شخصی را فقط می شود نوشت.
ReplyDeleteخود تو چگونه ای؟
ReplyDeleteاگر اینگونه نیستی، دنبال اینگونه اش نگرد ...
سلام
چیزی بگوی
ReplyDeleteپیش از آنکه دیر شود
بگو
از کوهها
که با هم اند و
تنهایند
نقل به مضمون از احمد شاملو
خیلی خیلی ناراحت می شم
وقتی می گی هیج کس نبود بهش زنگ بزنم
اوکی
حتمن من نمی تونستم شنونده ی خوبی باشم
چیزی که همیشه فکر می کردم هستم
لازم نیست جوابی به این کامنت بدی
لطفن هم جواب نده
اما بدون رامی
به خدا قسم من همیشه آماده ام
که برات شنونده بشم و فقط شنونده
هیچ نگم
شاید فقط لبخند بزنم