Monday, November 18, 2013

وحشت

می‌ترسیدم از دعوتت در هنگامه‌ی شب
می‌ترسیدم از لحظه‌هایت در هنگامه‌ی تنهایی
می‌ترسیدم از آنچه باید انجام می‌شد
آنچه باید رها می‌شد
آنچه باید به‌خاطرش می‌جنگیدیم
آنچه به‌خاطرش باید      نگاه کردم بر سایه‌هایت شب گسترده بود
بر شب‌هایت اندوه گسترده بود
من نمی‌دانستم نمی‌دانستم نمی‌دانستم چگونه باید شب را کنار زد
به ابرها دست انداخت ابرها را کنار زد نمی‌دانستم نمی‌توانستم
انگشت‌هایت را پیدا کنم در شبی که بر روزهایت سایه افکنده بود
بر اشک‌هایت بر باران‌هایت سایه افکنده بود
بر موج‌های تنهایی‌هایت که گسترده می‌شد از حد و تاب دیوارها می‌گذشت
از فراسوی کوه‌ها می‌گذشت دنیایی را به‌ دست فراموشی می‌سپرد
فراموشی را به بی‌اهمیتی می‌رساند اهمیت را از همه‌چیزت می‌گرفت
می‌گرفت رها می‌کرد با باد یا هر چه بود برود به هرکجا می‌خواهد برود
به هیچ اهمیت بی‌اهمیتی ختم شود برای برای برای هیچ که هیچ که بر هیچ

دست انداختم دستم را بگیری برایت انگشت‌هایم نبود برایت صورتم نبود
صدایم برایت شنیده نمی‌شد
بر جزیره‌ای بر دریایی بر طوفانی نشسته بودی
تاب نمی‌خوردی بر رعد ابرها تقلا نمی‌کردی بر موج‌های دریا
یا هر چه بود بود یا نبود یا نبود و بود
صدایم برایت شنیده نمی‌شد
دستم برایت دراز نمی‌شد
انگشت‌هایم به تو نمی‌رسید نمی‌رسید نمی‌رسیدی به هیچ چیز

تفتیش عقایدت شدم در واحه‌ی تنهایی سوال‌هایم نظرهایم ایده‌هایم
همه را خندیدی
همه را رها کردی
همه را به نقطه‌ی هیچ رساندی هیچ را به نقطه‌ی تمام رساندی
تمام را رها کردی برود برود برود دورتر شود دورتر از این حتی
از اینکه حتی نشسته نباشی ایستاده نباشی نباشی نبوده باشی
من فعل‌ها را کلمه‌ها را توصیف‌ها را گم کردم قید از جمله‌ها پرید
تو از حد کلمه گذشتی از حد نابودی از حد ویرانی از حد توانایی گذشتی
بودی دیگر نبودی نبودی نبودی نبودی تمام نمی‌شدی تمام
تمام نمی‌شدی

تمام

3 comments:

  1. رامتین جان چی شده؟
    چند روز خبری ازت نبود الانم که این بی قراری
    حالت خوبه؟

    ReplyDelete
    Replies
    1. خبر بود از من ولی اینجا نبود
      شلوغم
      تا آخر نوامبر باید بیشتر به کارهای یک پروژه برسم
      این شعر قدیمی است
      یک ماه دو ماه پیش
      دقیق در خاطرم نیست
      خوبم ولی
      فکر کنم خوبم

      Delete
  2. راستی برای دسته بندی موضوعی وبلاگت می تونی به آدرس زیر مراجعه کنی و سوالاتت رو مطرح کنی
    پسر خوبیه کمکت می کنه
    به این مسائل هم کاملا وارده
    http://web3b.wordpress.com/faq/
    فقط امیدوارم هنوز بخش پاسخگوییش فعال باشه
    آخه چند سالی میشه که پستی آپلود نکرده
    متاسفانه ایمیل شخصی هم تو وبلاگش نذاشته
    یه امتحانی بکن ضرر نداره

    ReplyDelete