رامتین: برای امیدرضا... که حتا وقتی کنارش هم راه میروی، حتا وقتی به صورت تو نگاه میکند، حتا وقتی دستات روی بین انگشتهایش میگیرد، دلات برایش تنگ میشود
خونام را هم میزنم و
لیوان آب را یک جرعه سر میکشم
با یک قرص صورتی رنگ
برای ساعتی که موبایل مشخص کرده است
در زنگ آراماش: قرصهایت
قرصهایت
...قرصهایت را بخور
دست میکشم موهایت بهم میریزد
صدای موسیقی را بلندتر میکنم
صدای قلبم را میپیچانم
صدای تو را نگاه میکنم
توی آینه که کنارم نیستی
نگاه میکنم دستهایت سپید دور گردنام
حلقه میزنند
نگاه میکنم آرام دست میکشی
میان سینههایم
نگاه میکنم نیستی
قرص صورتی را توی نفسهایت مزه میکنم
بین لبهایت مزهمزه میکنم
توی نگاهام میخندی
صدای موسیقی را بلندتر میکنم
لرزش دستهایم را میپیچانم
نگاه تو را کنار میزنم با دستم
راه میافتم
توی اتاق
از این طرف
به آن طرف
...از این
تعقیبام میکنی
پشت سرم راه میافتی و سرت
پایین
هیچی نمیگویی
سایهام میشوی
به موبایلام نگاه میکنی
به ساعت که نمیفهمم نگاه میکنی
به سیدیها و کاغذها و کارهای مانده نگاه میکنی
نمیفهمم
قرص میخورم
نمیفهمم
آب میخورم
با من میرقصی
توی میانهی اتاق
با موسیقی تند که صدایش
صدایت
بلندت میکنم
توی هوا میچرخیم
دست میکشی بین دستهایم
بین صورتم
بین شانههایم
میخندی
میچرخی
موهایم بهم میریزد
موهایت
نمیفهمم
خونات را هم میزنم توی لیوان
یک جرعه سر میکشم با قرصها که
...
خونام را هم میزنم و
لیوان آب را یک جرعه سر میکشم
با یک قرص صورتی رنگ
برای ساعتی که موبایل مشخص کرده است
در زنگ آراماش: قرصهایت
قرصهایت
...قرصهایت را بخور
دست میکشم موهایت بهم میریزد
صدای موسیقی را بلندتر میکنم
صدای قلبم را میپیچانم
صدای تو را نگاه میکنم
توی آینه که کنارم نیستی
نگاه میکنم دستهایت سپید دور گردنام
حلقه میزنند
نگاه میکنم آرام دست میکشی
میان سینههایم
نگاه میکنم نیستی
قرص صورتی را توی نفسهایت مزه میکنم
بین لبهایت مزهمزه میکنم
توی نگاهام میخندی
صدای موسیقی را بلندتر میکنم
لرزش دستهایم را میپیچانم
نگاه تو را کنار میزنم با دستم
راه میافتم
توی اتاق
از این طرف
به آن طرف
...از این
تعقیبام میکنی
پشت سرم راه میافتی و سرت
پایین
هیچی نمیگویی
سایهام میشوی
به موبایلام نگاه میکنی
به ساعت که نمیفهمم نگاه میکنی
به سیدیها و کاغذها و کارهای مانده نگاه میکنی
نمیفهمم
قرص میخورم
نمیفهمم
آب میخورم
با من میرقصی
توی میانهی اتاق
با موسیقی تند که صدایش
صدایت
بلندت میکنم
توی هوا میچرخیم
دست میکشی بین دستهایم
بین صورتم
بین شانههایم
میخندی
میچرخی
موهایم بهم میریزد
موهایت
نمیفهمم
خونات را هم میزنم توی لیوان
یک جرعه سر میکشم با قرصها که
...
ه..ه..هدف..آخ
ReplyDeleteیکی هم شعری برای ما بگه
ReplyDeletewww.eshaareh1.bloghaa.com