نوجوانِ جدید همجنسگرا
ریچ سی ساوین ویلیامز در ابتدای فصل نخست کتاب «نوجوان جدید همجنسگرا[۱]» که توسط انتشارات دانشگاهی هاروارد منتشر شده است، مینویسد:
«همجنسگرای نسل جدید، از بسیاری جهات، نوجوانی غیر
همجنسگرا است. احتمالاً دختری است که خودش را “پُستهمجنسگرا[۲]” درنظر میگیرد یا
پسری است که خودش را “همجنسگرامانند[۳]” میشناسد. برای این دسته نوجوانان، برچسب
همجنسگرا خوردن یا حتی همجنسگرا بودن، اهمیت چندانی ندارد. آنها علایق و تمایلهای
همجنسخواهانه دارند اما، برخلاف نسلهای پیشین خود، نوجوان جدید همجنسگرا علاقهای
بسیار کمتر به این دارند که این دسته احساسها یا رفتارها را همجنسگرایی بخوانند.»
سابق بر این، اوضاع متفاوت از حال بود. نوجوان،
در جامعهای متفاوت از امروز زندگی میکرد. از امکاناتی کمتر بهره میبرد، حالا امکاناتی
مانند آموزش زبانهای خارجی، استفاده از رسانههای روز، زندگی امروزی، موبایل، اینترنت،
ارتباطهای سریع بین کشوری و امکان سفر به سرتاسر جهان و بسیاری دیگر امکانات به زندگی
امروز بشر اضافه شدهاند.
در گذشته انسانها به جامعه خود نگاه میکردند و
امروز انسانها به سرتاسر جهان نگاه میکنند و الگو میگیرند. در این زمانه، همهچیز
بهسرعت تمام و در روندی پایانناپذیر در حال تغییر است. نسلها تغییر میکنند و نسلهای
جدیدتر، در فاصلههایی بسیار کوتاهتر از نسلهای پیشین، تغییر میکنند. همجنسخواهان
هم در این میان، بینصیب نماندهاند.
در شناسایی نسل جدید همجنسخواهان چه میتوان گفت؟
نوجوان امروز، کمتر از گذشته ترجیح میدهد تا برچسب همجنسگرایی را بر خود بزند. او
بیشتر از گذشته به حریم شخصی خودش پی برده است و نیازی به این نمیبیند تا برابر خواستههای
فرهنگ، سنت، مذهب یا جامعه حرکت کند. او این امکان را داراست تا خودش را آنچه میخواهد
بسازد و شکل دهد.
بر همین مبنا است که نوجوان امروزی همجنسخواه، تنها
دیگر از همجنسگرایان شکل نگرفته است. بلکه در کنار او، نوجوانانی دیگر ایستادهاند
که تمایلی به اعلام وضعیتی مشخص برای هویت جنسی خود قائل نیستند. آنها اهمیتی به دیدگاههای
دیگران نمیدهند و سوالهای ذهنی خودشان را دارند ولی دلیلی نمیبینند تا همهچیز زندگی
خود را آشکارا بیان کنند.
در این مقاله نگاهی کوتاه میاندازیم به نوجوان
امروزی همجنسخواه. نوجوانی که امکان یافتن شخصیتی تازه برای خود یافته است، شخصیتی
متفاوت از آنچه در نسلهای پیشین و در قرن بیستم شاهد آن بودهایم. او کلیشههای گذشته
را کنار میزند تا آینده را مطابق خواسته شخصی خودش شکل بدهد.
همچنین متمرکز خواهیم شد به نوجوان همجنسگرای امروز
ایران. نوجوانی که از یک سو تحت فشار حکومت و مذهب ایران قرار دارد، از سویی دیگر بدون
آنکه به نسلهای قبل از او اجازه داده شود تا به بلوغی کافی برسند، پرتاب شده است به
جامعه مدرنتر بیرون از ایران. نوجوانی که فیلمها، سریالها، موسیقی، کتابها، مجلات
و دیگر رسانههای بینالمللی همجنسگرایان در اختیار اوست، حالا متفاوت از دیگر همجنسگرایان
ایرانی شده است. طوری که نسلهای پیشین حتی نمیتوانند او را بهراحتی بشناسند و درک
کنند.
همجنسخواهی بدون همجنسگرایی
همراه با آغاز جنبشهای حامی همجنسگرایان، دوجنسگرایان
و تراجنسیتیها در سالهای ۱۹۶۰ در غرب، سنت برونآیی[۴] نیز قسمتی فرآیند اجتماعی شدن جوان همجنسگرا شد. در این پروسه، جوان همجنسگرا
میبایستی آشکارا به دوستان، خانواده، همکاران، فامیل، مدرسه و دانشگاه و بقیه جامعه
اعلام کند که همجنسگراست.
حتی برای این برونآیی یا آشکارسازی، کمپینهای
بینالمللی با حمایت سازمانهای جهانی نیز شکل گرفتهاند[۵].
در ایران فضای حکومتی، اجازه نداد تا این سنت بهدرستی
شکل بگیرد، توسط پژوهشگران و رسانهها بهدرستی بحث شود و به نسلهای همجنسگرای ایرانی،
اجازه اجرایی شدن آن نیز داده نشد. نوجوان امروزی در ایران ناگهان از فضای گرفته زندگی اجتماعی خود به فضای
رسانههای جمعی امروزی پرتاب شده است و درحقیقت بدون گذشتن از امروز، به آینده گام
گذاشته است.
در حالی که در گذشته گفته میشد اکثریت مطلق جامعه
دگرجنسگرا است، امروز نوجوان ایرانی از خودش میپرسد آیا واقعاً جامعه چنین یک دستیای
دارد؟ او امروز یکی از مابقی نوجوانان و جوانانی است که مسیر انتخابی خود را دنبال
میکنند. رفتار، پوشش، زندگی خصوصی خودشان را دارند – خواه در دنیای واقعی باشد یا
مجاز اینترنتی و رسانههای اجتماعی. آنها به حریم خصوصی خود احترامی گسترده قائل هستند
و دیگران – از خانواده و فامیل گرفته تا تحلیلگر اجتماعی یا حکومت – تنها میتوانند
حدس خودشان را بزنند.
در گذشته جامعه را برابر سنت میشد بررسی کرد اما امروز جامعه در عمل
از گروههایی با هویتها و علایق و رفتارهای جنسی متفاوت و گوناگونی شکل گرفته است
که هیچکدام در اکثریت مطلق نیستند ولی در بیشتر موارد، با همدیگر همپوشانی
دارند. موضوعی که در همجنسگرایی نیز صدق میکند.
در اولین نگاه این سوال پیش کشیده میشود که واقعاً برای چه کسی مهم
است در دنیای امروز و در شرایط امروز – ورای شرایط حکومتی – چه کسی در ایران همجنسگرا
است و چه کسی نیست؟ نسل جدید در دنیای امروز و به شکلی منطقی، تلاش برای کنترل
کردن معانی را کنار گذاشته است.
مفاهیمی مثل لذت بردن، زندگی کردن و در لحظه و درون حریم خصوصی خود بودن،
جایگزین چهارچوبهای نظری و اعتقادی شده است. میتوان گفت نوجوان امروز خود را از
سایه نسلهای قبل، اعتقادهای جامعه و مذهب و سنت و حتی حکومت بیرون کشیده است.
جوان امروزی در ظاهر خود را شبیه به برچسبهای اجتماعی نشان میدهد اما در واقعیت
فقط برای نظر فردی و شخصی خودش اعتقاد قائل است.
نوجوان امروز میپرسد وقتی یک دگرجنسگرا خودش را با برچسب هویتی خویش معرفی
نمیکند؛ من چرا باید گرایش جنسی یا هویت جنسیتی خود را اعلام کنم؟ وقتی برای عموم
مردم مهم نیست در عمل چه کسی “واقعاً” دگرجنسگرا است و چه کسی نیست، جوان امروزی
که رابطه جنسی با همجنس را تجربه کرده چرا باید حساسیت نشان بدهد که همجنسگرا است
و برچسبی برای هویت خود انتخاب کند؟
هویتگریزی در سکس
قرن بیستم تمام شده است. قرنی که همراه خودش مفاهیمی مانند نژاد
و رنگ، جنسیت زنانه و مردانه، اعتقادهای متعصب مذهبی و دیگر موارد را برد. هرچند هنوز
تمامی این مسائل در زندگی بشری پررنگ باقی ماندهاند اما با پایان عمر نسلهای
پیشین، بتدریج نسلهای جدیدتر، اعتقادهایی کمرنگتر و کمرنگتر را از خود نشان
میدهند.
در گذشته رنگ و نژاد و مذهب بر زندگی انسان تاثیری
گسترده میگذاشت. اینکه کجا و در چه شرایطی زندگی کنی، تحصیل کنی، کار کنی و زندگی
کنی و حتی چه درجهای از شهروندی داشته باشی با این مفاهیم مشخص میشد. امروزه کمتر
کشوری این مفاهیم را به گستردگی گذشته اِعمال میکند و بتدریج مفاهیم جنسیتی نیز چنین
معنایی پیدا میکنند.
دیگر سبکها و نگرشهای گوناگون آمیزش جنسی، احساسها
و رفتارهای جنسی، هویت و درک جنسی، سوژهای موثر بر زندگی اجتماعی انسان امروز نیستند.
هرچند هنوز حکومت ایران تبعیض جنسیتی بین زن و مرد
را گسترده اجرایی میکند اما نوجوان امروز شاهد دنیای بیرون است که در آن به تدریج
چنین سوالها و سوژههایی محدود به بحثهای فردی، یا مباحث بررسی آکادمیک میشوند و
دیگر برچسبی موثر بر زندگی انسان نیستند.
نوجوان امروز میبیند که فاصله او با این دنیا،
هر روز کمرنگتر از گذشته میشود و امکانات زندگی امروز، به او این اجازه را میدهند
تا پویاتر و سرزندهتر از قبل، فقط راحت “خودش” باشد.
بر این پایه است که نوجوان امروز شبیه به خودش زندگی
میکند و به تدریج نسلهای قدیمیتر نیز مجبور میشوند او را فقط تماشا کنند، بحث کنند
و قبول کنند.
سکس دیگر برای نوجوان امروز موضوعی نیست که با سروصدای
فراوان و در شکلی اجتماعی مانند ازدواج رسمی نمایان شود و به همه اعلام شود. حالا نوجوان
امروز حتی تمایلی جدی از خودش نشان نمیدهد تا شریک جنسی خودش را از شریکی موقت به
شریکی دائم تبدیل کند و به او برچسبی مانند دوستپسر، دوستدختر یا چیزی دگر ببخشد.
نوجوان امروز با احتیاط فراوان از برچسبهای هویتی
استفاده میکند. این نوجوان نمیخواهد جسم و روان او موضوع بحث دیگران باشد، چه بحثی
اجتماعی و اعتقادی باشد چه بحثی شهوانی. او حق انتخاب دارد و از این حق انتخاب استفاده
میکند.
برای او حتی زمان این نیز گذشته است که در شبکهای
اجتماعی مانند فیسبوک نیز بخواهد با عجلهای تمام هویت خودش را از گزینه مجرد به گزینهای
دیگر تغییر بدهد. برای او هیچچیز شبیه به نسلهای گذشته نیست که با سوالهای فراوان
وارد یک رابطه میشدند. او انتخاب میکند و تجربه میکند و حق انتخاب برای آینده را
همیشه برای خودش باز نگه میدارد.
در دنیای امروز، یک همجنسخواه میتواند هر نوجوانی
باشد بدون آنکه برای خود برچسب همجنسگرایی را علناً اعلام کرده باشد. در دنیای امروز،
انسانی که تصمیم بگیرد خود را با یک برچسب اجتماعی با تعریفی مشخص به دیگران نشان بدهد،
درحقیقت خود را متمایز از بقیه ساخته است و خود را در یک چهارچوب اجتماعی مشخص قرار
داده است، یعنی خود را محدود ساخته است.
یک نوجوان امروزی چرا باید سریع خود را به یک چهارچوب
اجتماعی مشخص محدود کند؟ درحقیقت، او از کجا میخواهد واقعاً مطمئن باشد چه نسبتی با
این برچسب اجتماعی دارد؟
سردرگمی مفاهیم
شناخت معنا و نشانهها، علمی است که در دنیای امروز،
مخصوصاً از نیمه دوم قرن بیستم تا به امروز، جایگاه خود را بیشتر از گذشته مستحکم ساخته
و همچنان بحثی مهم است. در عمل، چگونه میتوان کلامی را تعبیر کرد و چه ابزارهایی بشر
را در این میان هدایت میکنند یا منحرف میسازند؟ وقتی بحث به یک مبحث اجتماعی میرسد،
فضا گستردهتر میشود، چون تغییرات زمانی بر معنا تاثیر خواهند گذاشت.
دنیای امروز، یعنی دنیای ارتباطات و رسانهها، ما
را هر روز در معرض موج معانی و مفاهیم جدید قرار میدهد. دنیای زندگی جنسی نیز جدا
از این نیست.
آیا آزادی بیشتر در بحث پیرامون سوژه جنسیت و گرایش
جنسی، نوجوان امروز را بیشتر از پیش در هویت فردی خود پنهان ساخته است؟ آیا نوجوان
امروز نگران این نیست تا اگر خود را با یک مفهوم و نام مشخص اجتماعی معرفی کند، در
معرض اتهامهای اجتماعی دیگران قرار گیرد؟
اتهامهایی که دیگر مانند گذشته بر پایه مفاهیمی
مانند تعصب اجتماعی، فرهنگی، مذهبی یا سنت به دیگران چسبانده نمیشوند بلکه بر پایه
سوالهای جدی مرتبط با مفهومهای عینی و درک فردی بنا شدهاند. اگر تو خود را هجنسگرا
میخوانی، آیا برابر این مفهوم در زندگی جنسیات عمل میکنی؟ آیا به مثالهای اجتماعی
این مفهوم آشنایی داری؟ آیا میدانی واقعاً خود را چه میخوانی؟
این سوالها در دنیایی پیش کشیده میشوند که درک
فردی هر کسی، مقدم بر درک تئوریک است، چون هر انسانی تئوری را به شکل فردی خود و از
چشمانداز فردی خود درک میکند.
در گذشته، تصویرهایی کلیشهای ساخته شدهاند تا
به زندگی جنسی همجنسگرایان هویت ببخشند اما حالا در این زمان، نوجوان امروزی بهراحتی
این تصویرهای کلیشهای را کنار میگذارد.
ساوین-ویلیامز در فصل سوم کتاب خود میگوید ساختهشدن
اجتماعی جوان همجنسگرا را میتوان به چهار دوره زمانی تقسیم کرد:
یک – دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰
میلادی: در این دو دهه، تلاش برای تبدیل نوجوان همجنسگرا به شاخهای از نوجوان
معمولی جامعه شروع شد. در این زمان نوجوان همجنسگرا را موجودی غریب و حتی گونهای ناشناخته
حساب میکردند.
دو – دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰
میلادی: در این دو دهه نوجوان همجنسگرا، نوجوانی آسیبدیده و در معرض خودکشی
قرار داشت. حتی از پیش گفته میشود چنین جوانی با چه چیزهایی در آینده خود روبهرو
خواهد شد.
سه – اولین سالهای اولین دهه هزاره سوم: در این
دوره، احتمال این میرفت تا نوجوان همجنسگرا مغرور و با اعتماد بهنفس باشد و خودش
را برای آیندهای شایسته آماده کند.
چهار – آینده: امیدوار هستیم در آینده، نوجوانی
با برچسب اجتماعی مشخص «همجنسگرا» دیگر وجود نداشته باشد و علایق همجنسخوانه فردی را
موضوعی معمولی در زندگی انسان فرض کنند، یعنی انسانهای همجنسخواه انسانهایی نه برتر
نه بدتر از بقیه افراد جامعه فرض شوند.»
نوجوان امروز همجنسخواه در غرب، بر اساس تاریخچهای
مشخص و سنتی غالب بر زندگی مردم و رسانهها و فرهنگ، حق انتخاب خودش را دارد. نوجوان
امروز همجنسخواه ایران، در کلافی سردرگم بین خواستههای مذهب، حکومت و سنت، در کنار
واقعیتهای جامعه امروزی قرار گرفته است. نتیجه تقریباً در هر دو صورت مساله یکسان
است، نوجوان امروزی مسیری را انتخاب میکند و در آن پیش میرود که به خواستههای فردیاش
نزدیکتر باشد.
در گذشته این امکان وجود داشت تا با برچسبهای اجتماعی
زندگی کنیم و بتدریج بهسمت حذف این برچسبها پیش میرویم. همانطور که سیاه و سفید
بودن یا زرد بودن پوست آدمی، نباید تاثیری بر زندگی او بگذارد، همجنسخواه بودن یا نبودن
یک انسان نیز نباید تاثیرگذار بر زندگی اجتماعی او باشد چون این موضوعی است صرفاً فردی.
شاید نسلهای قدیمیتر هنوز در درک این موضوع مشکل
داشته باشند اما نوجوان امروزی همجنسخواه گامهای خود را در زندگی برمیدارد و به گذشته
نشان میدهد، آینده چه تصویری خواهد داشت.
پانویس:
[۱] نگاه کنید به صفحه کتاب در آمازون.
[۲] postgay
[۳] gayish
[۴] نگاه کنید به مدخل آشکارسازی در ویکیپدیا.
[۵] نگاه کنید به یک نمونه از این کمپینها.
No comments:
Post a Comment