نسخهی تصویری ترانه را در این لینک ببینید. لطفاً حتماً
ببینید.
گم شدم، در رنگینکمان خودمان گم شدم، حالا رنگینکمان هم
رفته است،
سایهی تو آن را پوشاند، ولی دنیاهایمان به راهشان ادامه
دادند،
در این پیراهن، میتوانم تو باشم، میتوانم کمی، در کنار تو
باشم،
در این پیراهن، میتوانم تو باشم، میتوانم کمی، در کنار تو
باشم،
اینجا یک جراثقیل بود، تمام چیزها را ویران، پایین میریخت،
بر جاییکه ایستاده بودیم،
شبها بیدار میماندم، پِر پِر موتورش را، گوش میکردم،
دردی اینجا دارم، بر چهارچوب بدنم، موج میگیرد، فلجم میکند،
خاری اینجا دارم، بر پهلویم، حالا به حرکت درآمده است، چقدر
هم سریع حرکت میکند،
و لمس او، باید لمس خواسته میشد، باید میخواستی، باید
تحویل میگرفتی،
اما جِیک باید به تو بگویم که دوستت داشتم، هیچوقت عشقم
آرام نگرفت،
و حالا هر روز خون میریزم، برای یک سال است، برای یک سال
است،
بر باد، یادداشتی برایت فرستادم، تا بخوانی...
نامهایمان، آنجا باید بهم برسند، مثل دانه فرو بپاشد...
... به عمق خاک، دفن بشوند، در عمق زمین،
بر باد، تو را میشنوم، نامم را میخوانی، به صداها دست میکشی،
گم شدم،
در رنگینکمان خودمان گم شدم، حالا رنگینکمان هم رفته است،
در رنگینکمان خودمان گم شدم، حالا رنگینکمان هم رفته است،
گم شدم.
No comments:
Post a Comment